تجربیات معامله گران موفق جهان در بازار سرمایه
من مطمئنم شما تعجب خواهید کرد که معامله گران حرفه ای موفقیت های بیشتری در دوره بلند مدت دارند. موفقیت در چند معامله آسان است اما چطور به صورت مداوم و ثابت موفقیت کسب کنیم و موفقیت در معامله گری بلند مدت به چه نحوی می تواند منبع درآمد تمام وقت، برای شما تبدیل شود؟ معامله گران حرفه ای گه کارهای متفاوتی نسبت به شما انجام می دهند؟
این مقاله خلاصه ای کوتاه از کتاب « جادوگران بازار » نوشته D.Schwager است. در این کتاب با معامله گران حرفه ای مصاحبه شده و از آن ها در رابطه با چگونگی تبدیل شدن به یک معامله گر حرفه ای سوال شده است. نکته قابل توجه این کتاب، بخش پایانی آن است که در آن Schwager به این نتیجه رسیده که با وجود تفاوت در روش های معامله گری، اصول اولیه و مشترکی بین تمامی فعالین حرفه ای وجود داشته است.
در این کتاب روش های معامله گری، نحوه یاد گرفتن معامله گری در بازار مثل پوزیشن، نوسان گیری در نمودارهای بلند مدت، مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات بحث شده است که می تواند برای معامله گران تازه کار جالب باشد. در این مقاله سعی می کنیم ، تجربه های معامله گران حرفه ای و موفق جهان در بازار سرمایه که در کتاب « جادوگران بازار »آمده است بطور خلاصه بیان کنیم.
1: Michael Marcus
اگر معامله گری زندگی شماست، زندگی طاقت فرسا و زجرآوری خواهید داشت. اما اگر زندگی خود را در حالت تعادل نگه دارید یکی از زندگی های شاد و آرام را تجربه خواهید کرد. همه معامله گران موفق بازار دیر یا زود به این نکته مهم رسیده اند. آنها تعادل را در زندگی خود رعایت کرده و خارج از دنیای معامله گری هم برای خود تفریح پیدا کرده اند. اگر در زندگی خود به چیزهای دیگر توجه نکنید، نمی توانید در این حرفه دوام بیاورید؛ چرا که در نهایت یا بیش از حد معامله خواهید کرد یا واکنش افراطی به شکست های موقتی در این حرفه نشان خواهید داد.
مشکلی که Marcus به آن اشاره کرده را می توان به راحتی با بالا بردن تایم فریم معامله حل کرد و پیشنهاد ما این است که ابتدا به صورت پاره وقت در بازار فعالیت کنید ؛ چراکه اگر معامله گری تمام زندگی و فعالیت روزانه شما باشد، بیش از حد معامله خواهید کرد و بیش از حد به حجم معامله گری اعتیاد پیدا کنید!
2: Bruce Kovner
معامله گری را می شناختم که با حجم های بزرگ معامله می کرد. و همیشه بطور متوسط ده برابر حجم معامله من وارد بازار می شد و گاهی در هر سال سرمایه خود را دو برابر می کرد، اما با این وجود باز هم در پایان سال سرمایه او سر به سر می شد! هر وقت که من وارد معامله ای می شوم، قبل از هر چیز حد ضرر را مشخص می کنم. من فقط زمانی می توانم شب را راحت بخوابم که بدانم در کجا باید از معامله خارج شوم. حجم معامله با توجه به میزان حد ضرر مشخص می شود و حد ضرر هم توسط تحلیل تکنیکال بدست آید.
این فعال حرفه ای در رابطه با سیستم های معاملاتی که به طور خودکار معامله می کنند هم گفته است که : مشکل اصلی با سیستم های خبره معاملاتی ، قوانین معامله گری و سرمایه گذاری است که هر لحظه در حال تغییر هستند. من زمان زیادی را با توسعه دهندگان سیستم های خبره سپری کرده ام و به این نتیجه رسیده ام که سیستم های خبره معاملاتی به خوبی در این حرفه جواب نمی دهند، چراکه تصمیمات معامله گری نیازمند دانش زیادی است و قوانین تفسیر اطلاعات هم همواره در حال تغییر است. از نظر من مهم ترین رکن در حرفه معامله گری مدیریت ریسک است. بعد از آن تعهد، تعهد و تعهد است که می تواند شما را به یک معامله گر حرفه ای و موفق تبدیل کند. بعضی از معامله گران به اشتباه بازار را به یک مسئله شخصی تبدیل می کنند. این اشتباه بزرگی است که فکر کنید رفتار بازار می تواند یک مسئله شخصی باشد.برای بازار اهمیتی ندارد که شما سود کنید یا ضرر! هر زمان که در معامله گری از « کاش » یا « امیدوارم » استفاده کردید، بدانید که بازی را باخته اید. زیرا آرزوی موفقیت در معامله یا امید واری به آن باعث می شود تا شما از فرآیند تحلیل و نقد بازار خارج شوید و دیگر درک درستی از بازار نداشته باشید.
3: Paul Tudor Jones
من زمانی به یک معامله گر حرفه ای و موفق تبدیل شدم که یاد گرفتم منظم کار کنم و اصول مدیریت سرمایه را هم رعایت کنم. این تجربه سختی برای من بود، بویژه که تمام توانایی هایم به عنوان معامله گر را زیر سوال برده بودم و در عین حال تصمیم گرفته بودم که هیچ وقت از این کار خارج نشوم. من تصمیم گرفته بودم که در این بازار باقی بمانم و بجنگم. من تصمیم گرفتم که منظم عمل کنم و حرفه ای معامله گری را مثل یک کسب و کار ادامه دهم.
یکی از مهم ترین قوانین معاملاتی این است که دفاع خوبی داشته باشید، نه حمله خوب! من هر روز فرض می کنم که هر معامله ای که انجام می دهم اشتباه است! به همین دلیل می دانم که حئ ضرر من کجا خواهد بود. من با این کار می توانم ( Drawdown ) معاملاتم را تعریف کنم. در ادامه روز هم می نشینم و از معاملاتی که در جهت مطلوب من حرکت می کنند لذت می برم و اگر معامله ای در خلاف منافع من حرکت کند، می دانم که چگونه بازی کنم و از کجا معامله را ببندم. هیچ گاه مثل یک ابر قهرمان عمل نکنید و همیشه خود و توانایی های معاملاتی خود را زیر سوال ببرید. هیچ گاه احساس نکنید که در کارتان خیلی خوب هستید! همین که شما فکر کنید در این کار خوب هستید، همان لحظه مرده اید! بزرگترین ضررهای من زمانی ثبت شدند که یک دوره سود خوبی کسب کرده بودم و بعد از آن فکر می کردم واقعا چیزی بام است!
مشکل اصلی من در معامله گری میزان ضررم نبود، بلکه حجم معاملات من خیلی بیشتر از سرمایه اولیه بود. من چیزی بین 60 تا 70 درصد سرمایه ام را در یک معامله از دست دادم.
4: Richard Dennis
این فعال حرفه ای در کتاب جادوگران بازار در رابطه با آزمایش معامله گران لاک پشتی ( Turtle Traders ) و تجربه جالبی که از این آزمایش به دست آورده توضیح داده و گفته است که : این یک آزمایش فکری بود. ما تا جایی که می توانستیم به کارآموزان آموزش دادیم. من فکر می کردم که این بهترین روش برای این زمایش و تجربه بود. من سعی کردم همه آنچه را که در رابطه با بازار می دانستم به صورت کُد شده به کارآموزانم آموزش دهم. ما به کارآموزان، کمی از علم احتمال آموزش دادیم و در ادامه مدیریت سرمایه و معامله گری را هم آموزش دادیم. نتیجه خیره کننده بود و من از نتیجه کار شگفت زده بودم. هر چند که این تجربه موفقیت آمیز بود، اما در عین حال ترسناک هم بود!
کلید موفقیت در این حرفه استمرار و نظم است. تقریبا هر کسی می تواند لیستی از قوانین را تهیه کند که در 80 درصد موارد به خوبی جواب دهد. اما چالش اصلی در این است که کارآموز به این یقین برسد که باید به این قوانین پایبند باشد، حتی در زمانی که وضاع بد است.
در بررسی معاملات فردی می توان گفت که همه چیز به شانس بستگی دارد! اگر شما هر بار که معامله می کنید با استراتژی کار کنید در 53 درصد موارد با موفقیت عمل می کنید، در بلند مدت شانس موفقیت این استراتژی به 100 درصد خوهد رسید. اگر من نتیجه معاملات دو معامله گر مختلف را بررسی کنم، هیچ گاه به عملکرد کمتر از یک ساله آن ها نگاه نمی کنم. چند سال زمان می برد تا مشخص شود که چه کسی بهتر از دیگری است.
او در معاملات با خلاف روندی هم گفته است که : من وارد چنین معاملاتی شده ام، اما بهتر است که از ورود به معاملات خلاف روندی ( اصلاح های بازار ) خودداری کنید و همیشه پیرو روند معامله کنید.
5: Ed Seykota
در بلند مدت تکنیک های مدیریت سرمایه به همراه سیستم تحلیل تکنیکال است که کلید اصلی موفقیت شما در بازار محسوب می شود. ما معامله گران قدیمی داریم و معامله گران بی پروا. اما کمتر معامله گری را پیدا می کنید که هم قدیمی بازار باشد هم بی پروا و پر ریسک معامله کند! تحلیل های بنیادی که در بازار مشاهده می کنید معمولا به درد نمی خورند و در قیمت ها پیش خور شده اند. من با روند معامله می کنم و بیست سال در این زمینه تجربه دارم. ز نظر من اولویت با روند بلند مدت است. پس از ان باید الگوی نموداری فعلی را پیدا کنید و بعد از آن به دنبال بهترین سیگنال خرید یا فروش باشید. این سه مورد مهم ترین اجزای سیستم معاملاتی من هستند. چهارمین نکته، تحلیل های بنیادی هستند و می توانم بگویم که در اکثر مواقع تحلیل های بنیادی به ضرر من بوده اند.
من سعی می کنم معاملات بدم را سریعا ببندم و آنها را فراموش کنم و به فرصت های جدید فکر کنم. به نظر من رمز موفقیتم در علاقه ام به بازارهای مالی است. من یک معامله گر هستم و این یک تفریح نیست. من معامله گری را به عنوان هدف اصلی زندگی ام انتخاب کرده ام. وی همچنین در رابطه با قیمت های زنده بازار گفته است که دریاقت لحظه ای قیمت ها چندان جالب نیست و ترجیچ می دهد که قیمت های بازار را در پایان روز معاملاتی بررسی کند.
از نظر او بعضی از معامله گران اجازه می دهند احساسات بر آنها غلبه کند، به همین دلیل او در این مصاحبه گفته است که : برد یا باخت به خواسته مردم از بازار بستگی دارد. به نظر می رسد برخی از مردم دوست دارند که ببازند، به همین دلیل با ضرر کردن به خواسته خود می رسند! بسیاری از معامله گران نمی دانند که احساسات آنها بر منطق غلبه می کند و کاری را انجام می دهند که احساس خوبی به آنها دست می دهد، نه اینکه واقعا آن کار منطقی باشد.
6: Larry Hite
لری معتقد است که سرمایه گذاران خرد از این مزیت برخوردارند که می توانند صبر کنند و منتظر بهترین فرصت بمانند، در حالی که فعالین حرفه ای بازار مثل مدیران صندوق ها مجبورند که معامله کنند. از نظر لری هر چند که فعالین حرفه ای بازار از مزیت سرعت در معاملات برخوردارند، اما سرمایه گذاران خرد هم می توانند از مزیت صبر بهره ببرند و همانند یک تک تیرانداز تنها از بهترین فرصت ها استفاده کنند. وی در ادامه می گوید که او بازار را نمی بیند! تنها به ریسک، ریوارد و پول نگاه می کند! یعنی تاکید او بر اهمیت نسبت ریسک به ریوارد است. معامله گران حرفه ای ابتدا ریسک معاملات را بررسی می کنند و سپس به بازدهی آن نگاه می کنند و اگر نسبت ریسک به ریوارد منطقی نباشد، وارد بازار نخواهد شد.
7: Marty Schwartez
من همیشه به افرادی که می گویند تا به حال تحلیلگر تکنیکال ثروتمند ندیده اند می خندم! من به مدت نه سال تحلیلگر فاندامنتال بودم، اما از وقتی که تحلیلگر تکنیکال شدم به ثروت رسیدم! این فعال حرفه ای و موفق بازار معتقد است که تحلیل تکنیکال مزیت بیشتری نسبت به تحلیل بنیادی یا فاندامنتال دارد. او در ادامه می گوید که : یاد بگیرید که ضرر را تحمل کنید. مهم ترین کار این است که اجازه ندهید میزان ضررها از کنترل شما خارج شود. همچنین تا زمانی که سرمایه اولیه خود را دو یا سه برابر نکرده اید، حجم معاملات را بالا نبرید. اکثر معامله گران تازه کار همین که چند معامله سودآور انجام دادند سریعا حجم معاملات را بالا می برند. بالا بردن حجم معاملات تنها ریسک از بین رفتن کل سرمایه را بالا می برد.
8: Jim Rogers
یکی از بهترین اصول موفقیت در حرفه سرمایه گذاری این است که یاد بگیرید هیچ کاری نکنید! یعنی تا وقتی که نیاز نشد دست به کاری نزنید! اکثر معامله گران تازه کار فکر می کنند که بهتر از سایرین هستند و همیشه در بازار فعال اند. همیشه به دنبال معامله ای در بازار هستند. این دسته از معامله گران به خود می گویند که من آدم باهوشی هستم و سرمایه ام را سه برابر کرده ام، اما بعد از آن صبر خود را از دست می دهند و دوباره وارد بازار می شوند. این گروه از معامله گران نمی توانند یک جا بنشینند و منتظر حرکات قیمتی جدید در بازار بمانند.
من صبر می کنم تا پول ها یک گوشه ای جمع شوند و بعد از آن وارد بازار می شوم و آنها را جمع می کنم. در این مدت هیچ کاری انجام نمی دهم. حتی معامله گرانی که در بازار ضرر هم می کنند، سریعا می خواهند دوباره معامله کنند و ضررها را جبران کنند. این کار اشتباهی است! باید صبر کنید تا یک فرصت خوب پیدا شود و بعد از آن معامله کنید!
9: Mark Weinstein
معامله گری ترکیبی از تجربه و غریزه است. من از همه متدهای تحلیل تکنیکال استفاده می کنم، اما در زمان تفسیر آنها طبق غریزه عمل می کنم. من هیچ وقت به سیستم های ریاضی که بازار را به یک مدل بررسی می کنند، اعتقادی ندارم. من از ذهن خودم به عنوان سیستم استفاده می کنم و به طور مستمر ورودی های این سیستم را تغییر می دهم تا به یک خروجی برسم-سود!
10: Dr.Vank. Tharp
معامله گران حرفه ای و تراز اولی که با آنها کار کرده ام، همیشه حرفه خود را با مطالعه عمیق بازار شروع کرده اند. آنها مدل های معاملاتی را توسعه داده اند و از لحاظ روحی و روانی به قدری تمرین کرده اند که به این اعتقاد رسیده اند که در بازار موفق خواهند شد. آنها با رسیدن به این درجه هم اعتماد به نفس لازم و هم تعهد لازم برای موفقیت در بازار را به دست آورده اند.
11: Bill Lipschutz
من فکر نمی کنم که برای کسب سود مستمر در بازار نیاز به این باشد که بازار را در بیشتر از 50 درصد موافق درست پیش بینی کنید! شما برای کسب سود مستمر در بازار تنها باید بین 20 تا 30 درصد مواقع بازار را درست پیش بینی کنید. تأکید این معامله گر حرفه ای نه تنها بر تحلیل درست بازار بلکه به مدیریت سرمایه به درستی انجام شود، حتی با 20 تا 30 درصد پیش بینی درست هم می توان سود مستمری را کسب کرد.
12: Randy Mckay
من هیچ وقت سعس نمی کنم که از کف خرید کنم و از سقف فروش بزنم. حتی اگر بتوانید کف بازار را تشخیص دهید، بازار می تواند چندین سال در کف قیمتی باقی بماند و سرمایه شما را راکد نگه دارد. شما نباید پیش از شروع حرکت اصلی بازار وارد معامله شوید. بهتر است که پیش از ورود به معامله منتظر شروع حرکت بازار بمانید و بعد از آن وارد معامله شوید.
13: William Eckhardt
یا معامله به حدی خوب است که باید با تمام حجم ممکن وارد بازار شد و یا اینکه اصلا معامله نکرد! این فعال حرفه ای و تراز اول دنیا معتقد است که نباید معاملات بد را با کاهش حجم توجیه کرد. اگر سیگنالی خوب نیست، بهتر است که از آن چشم پوشی کنید.
من تا به حال رابطه ای بین معاملات خوب و هوش پیدا نکرده ام. برخی از معامله گران حرفه ای بازار واقعا باهوش هستند، اما تعدادی از آنها انسان هایی با هوش معمولی هستند. به غیر از اینکه سطح متوسط هوش برای معامله گری کافی است، باید به کنترل عواطف و احساسات هم توجه کرد. وسوسه بالا بردن تعداد معاملات موفق به ضرر معامله گر است. درصد موفقیت معاملات ارتباط کمی با عملکرد معامله گر دارد و شاید حتی بالا بودن تعداد معاملات نشانگر ضعف معامله گر ضعف معامله گر باشد.
14: Monroe Trout
بسیاری از معامله گران و سرمایه گذارانی که تازه وارد بازار می شوند، هیچ مزیتی نسبت به سایرین ندارند. آنها تنها به این خاطر وارد بازار شده اند که کارگزار آنها گفته که روند بازار صعودی است. این مزیت نیست. با این حال بایستی حقیقت را قبول کرد که اکثر سرمایه گذاران خرد هیچ گاه آن قدر در بازار نخواهند ماند که بتوانند عملکرد سیستم معاملتی خود را ارزیابی کنند. اکثر سرمایه گذاران خرد و تازه وارد یا بیش از حد معامله می کنند و یا اینکه با سرمایه ناچیزی وارد بازار شده اند.
15: Stanley Druckenmiller
من چیزهای زیادی از جورج سورس یاد گرفته ام اما شاید مهم ترین آنها این است که، مهم نیست پیش بینی شما از آینده بازار درست بوده یا غلط! چیزی که اهمیت دارد میزان سودی است که شما در پیش بینی های درست خود بدست آورده اید و میزان ضرری است که در پیش بینی ها شتباه متحمل شده اید!
16: Victor Sperandeo
این فعال حرفه ای بازار در رابطه با یکی از معامله گران تازه کار بازار گفته است که : وقتی که او از معامله خارج شد، به طور عجیبی احساس رامش می کرد، در حالی که 70 درصد شرمایه اولیه خود را از دست داده بود! در حالی که 70 درصد سرمایه اولیه خود را از دست داده بود! هیچ چیز این اتفاق منطقی نیست! برای مدیریت احساسات باید میزان ضرر را از پیش تعیین کرد تا به این اندازه تحت فشار روحی نبود. تأکید این معامله گر حرفه ای به استفاده از حد ضرر است که می تواند معامله گر را از بحران های احساسی و عاطفی در حرفه معامله گری دور کند.
17: Tom Basso
هر وقت که ضررهای من به تدریج کاهش می یابند و در نهایت به سر به سر معامله می رسم، روحیه من بالا می رود. من همیشه ضررهایم را در سطح قابل مدیریتی نگه می دارم و همواره با حساب های کوچک کار می کنم. پولی که به معاملات وارد می کنم معمولا پولی است که اگر از بین برود هم زندگی مرا مختل نمی کند.
من توصیه می کنم که معامله گران به هر کدام از معاملات خود به عنوان یکی از هزار معامله بعدی نگاه کنند! اگر معامله گر به این نتیجه برسد که بیش از یک معامله انجام خواهد داد، دیگر اهمیتی ندارد که معامله خاصی با حد ضرر بسته شود یا با حد سود! زیراکه این تنها یکی از هزار معامله ای است که شما انجام خواهید داد. علاوه بر این شما عادت خواهید کرد که معاملات را به یکدیگر ربط ندهید!
بنابراین با مطالعه این کتاب می توان به این نتیجه رسید که « موفقیت در بازار به جای این که به شانس ربط داشته باشد، به مهارت و نظم معامله گر بستگی دارد. استمرار در معاملات موفق نشان داده که شانس هیچ نقشی در موفقیت معامله گران نداشته است» .
تنظیم : عاطفه غیاث